نویسنده : مهدی احمدی
منبع : ماهنامه الکترونیکی دوران



 
در این سال ها که دولت استعماری انگلیس بر نواحی جنوبی تسلط داشت این علما و روحانیون بودند که هموراه با اعتراضات مردمی علیه استعمار پیشقدم بودند و هیچ فرصتی را برای تشویق مردم جهت ابراز احساسات ضد اجنبی از دست نمی دادند . مثلآ در فوریه 1906 م موقعی که مدیر کل گمرک از تخلیه محمولات شناورهای محلی در باراندازهای خصوصی جلوگیری می کرد ، مردم بلافاصله به علما مراجعه کردند ، و آنها نیز توانستند مدیر گمرک را وادار ساخته تا دستوراتش را لغو کند . همچنین مسیو هین سنز مدیر گمرک بوشهر که در رفتار با افراد محلی شیوه سختی در پیش می گرفت باعث شد که دشمنی مردم علیه او بر انگیخته شود به طوری که کشمکشی بین کارمندان گمرک و کارکنان شناورهای تشاله ای درگرفت . بعضی از روحانیون از کارکنان شناورها حمایت کردند که در نتیجه خصومت دامنه داری پی ریزی شد و همین امر سبب انتقال دریابیگی و مسیو هین سنز در 1906 م از بوشهر شد . در همین سال ها بود که نیروهای محلی برای مقابله با نیروهای انگلیسی و ضربه زدن به آنها سعی می کردند که در راه ها به آنها حمله کنند و خساراتی وارد سازند چنانکه سر پرسی کاکس در گزارش سالانه خود در 1906 م آورده: " در آغاز ماه سپتامبر سروان ای . اف . ردی جمعی ارتش هند ، که از طریق شیراز و تهران عازم مشهد بود در بین این راه مورد تهدید واقع شد ، ‌و تقریباً مقارن همین احوال ، کاروانی که حامل کالاهای شرکت دیکسون بود ، در کنار کنار تخته مورد تعرض قرار گرفت ، و محمولاتش هم به سرقت برده شد . در نقطه دیگری موسوم به ، پل آبگینه ، سر جوخه هندی ، جمعی دایره حمل و نقل که تصدی 100 رأس قاطر را به عهده داشت چند ساعتی متوقف گردید و رآسی 10 شاهی باج از او مطالبه شد . "
یکی از بزرگترین جنایات انگلیس در ایران که به کمک روسیه انجام گرفت قرارداد 1907 م بود که در زمان نخست وزیری امین السلطان اتابک در پترزبورگ پایتخت روسیه ، به امضاء رسید که بر اساس آن ایران به سه منطقه شمال روسیه ، جنوب انگلیس و یک منطقه ظاهراً بی طرف تقسیم شد . در همین زمان مستر لینچ انگلیس که به قول ادوارد براون به اوضاع ایران آشنا بوده در مقاله ای که در ماه آوریل مجله آسیایی امپراتوری نوشت با نهایت گستاخی و بی شرمی در صدد تحقیر ملت ایران بر آمده چنین می نویسد : " بیاییم امیدوار باشیم که این پیمان شاید ما را به مناسبات بهتری با روسیه رهبری کرده و بلکه از روی شالوده درستی ما را از ترس و نگرانی برهاند . من می ترسم تمایل به بهبودی روابط با ایران مشکل بشود ؛ چه ایران مانند روح مرده ای است که در ضیافتی که به احترام روسیه در این قرارداد بر پا ساخته ایم ، ظاهر شده باشد . وقتی نشاط این جشن اوج گرفت و جام ها به سلامتی یکدیگر مبادله می گردد ، این ملت کوچک که آثار هنر و هوش او جهان را منور و توانگر ساخته است میان حیات و مرگ افتاده ، بدون اینکه شرکت داده شده باشد تنها و بیچاره به پای ما افتاده است . "
دکتر ملک زاده در کتاب زندگانی ملک المتکلمین درباره انعکاس قرار داد 1907 در ایران چنین می نویسد : " دولت ایران به وسیله وزارت خارجه و حسن پیرنیا ، مشیرالدوله ، که در آن زمان سفیر ایران در دربار روسیه بود ، به این معاهده اعتراض کرد و مجلس شورای ملی عدم رسمیت این معاهده را که بر خلاف حق و عدالت و استقلال ایران بود ، اعلام نمود ولی کسی به این اعتراض جوابی نداد . " بعد از این قرارداد بود که بار دیگر افکار عمومی جنوب کشور علیه استعمار انگلیس تهییج شد تا جایی که سر ژاژ وارندر فرمانده کل نیروی دریایی هند شرقی که هر سال از بوشهر و بندرعباس دیدار می کرد به درخواست وزیر مختار انگلیس در سال 1907 م برنامه دیدار خود از این بنادر را کنار گذاشت و تنها از بنادر مسقط ، بصره ، کویت و بحرین دیدار نمود .
پس از صدور فرمان مشروطیت در 14 جمادی الثانی 1324 ش و شکل گیری مجلس شورای ملی ، انجمن ها و روزنامه ها و . . . از آزادی بیشتری برخوردار شدند و توانستند به نقد حاکمان ولایات وزیر سوال بردن نفوذ کشور های خارجی در مملکت دست بزنند . در این دوره انجمن ها و روزنامه ها در جنوب کشور نیز رونق گرفته ، و سعی کردند مقامات رسمی دولتی را وادار سازند که برخلاف رفتارشان با نیروهای انگلیسی کمتر موضعی آشتی جویانه داشته باشند و درصدد بر می آمدند که صدای خود را از طریق ارسال نامه و تلگراف به مجلس برسانند و در روزنامه های محلی مقالاتی علیه آنها چاپ کنند .
سر پرسی کاکس موضع مردم محلی جنوب کشور را در برابر نفوذ استعمار انگلیس این گونه بیان می کند " در منطقه خلیج فارس این مطلب به خوبی قابل درک است ، که تنها نفوذ آشکار خارجی که توده مردم با آن آشنا بوده ، نفوذ بریتانیای کبیر است ، بنابراین اکنون بازتاب طبیعی آن این است که فشار تمام این تبلیغات و نشریات بر دوش ما سنگینی می کند . ضمناً در سال گذشته عوامل ملیون ایرانی تمالم توانشان را به کار بردند تا بر حکمران محلی فشار آورند تا او از دخالت های انگلیس در حمایت از اتباع بحرین و سواحل متصالح جلوگیری کند ؛ که در نتیجه رخداد های پر درد و سر زیادی هم در این مورد به وقوع پیوست . "
در سال های پس از انقلاب مشروطه و استبداد صغیر تا زمان جنگ جهانی اول نارضایتی تجار ، نیروهای محلی ، کارگران بندری بوشهر و . . . روز به روز از حضور نیروهای انگلیسی در آن مناطق بیشتر می شد زیرا نیروهای انگلیسی در برابر نیروهای ملی و اسلامی محلی ایستادگی می کردند و همچنین باعث شده بودند که تجارتخانه های محلی مانند تجارتخانه شبانکاره که در بوشهر و شیراز از معتبرترین تجارتخانه ها بود از رونق بیافتد . هرچند آنها عریضه هایی به وزارت خارجه ایران می نگاشتند ولی بدون پاسخ باقی می ماند و بالاجبار دادخواهی خود را به مجلس شورای ملی می فرستادند که کمتر به نتیجه می رسید . آنها در تلگراف های خود درد و رنج خود را این گونه بیان می کنند :
". . . هر چقدر عریضه به وزارت جلیله خارجه عرض می نماییم به کلی بی اعتنایی می نمایند . . . پس تکلیف ما فلک زدگان در این بین چه می باشد؟ رو به کجا کنیم؟ پناه به که ببریم . . .؟ "
" عرض داشت ورثه سادات شبانکاره چقدر از ظلم و ستم های کارگزاری و انگلیسی ها در حق ما فلک زدگان عرض نموده باشیم ما را از هستی ساقط نموده هر چه انگلیسی ها به آنان می گویند رفتار می نمایند آخر تقصیر و گناه ما چه می باشد ؟ مگر ما ملت ایران نیستیم نباید کارگزاری همراهی با ما بنماید مگر چه شده کارگزاری صراحتاً می گوید که می دانیم که انگلیسی ها طلبی ندارند وزارت خارجه عقب می کند که همراهی با انگلیسی ها نماییم . . . پس ما رو به کجا نماییم و غرض حال را به کی بنماییم ؟کارگزاری مأمور دولت است در صورتی که همراهی با خارجه ها بنماید معلوم است که بر ما چه خواهد گذشت . . .؟ "
همچنین ظلم و اجحاف نیروهای انگلیسی تا جایی رسیده بود که تاجران انگلیسی که با مردم آن نواحی معامله می کردند حق مردم را به درستی پرداخت نمی نمودند : " . . . فدوی یک نفر از رعیت بیچاره[نا خوانا ]حب ایران چند سالی است مبلغی که فوق قوه و حوصله و تواناییم می شد از مستر دکسن تاجر انگلیسی طلبکارم . . . از 1319 تا کنون بدواً به جناب مرحوم واثق الملک و بعد مرحوم محتشم الوزراء . . . همچنین به وزارت امور خارجه کراراً تظلم و شکایت کرده ام . . . هیچ فایده ای حاصل نیامده . . . حاج نصیر بهبهانی از بوشهر "
با توجه به اسنادی فوق و اسناد دیگر این نتیجه استنباط می شود که کارگزاری های گمرک هیچ قوه و اختیاری از خود نداشتند و به جای اینکه نسبت به مردم محلی تسامح بیشتری از خود نشان دهند نسبت به آنها سخت گیری کرده و بیشتر جانب نیروهای انگلیسی را رعایت می نمودند .
هنگامی که دولت انگلیس نیرو های جدیدی وارد سواحل جنوبی کشور می کرد با توجه به این که خیلی سریع توسط نیرو های محلی و علما و روحانیون به دولت خبر داده می شد ولی کمتر پیش می آمد که آنها بتوانند اقدامی سریع انجام داده و از ورود نیرو های انگلیسی به آن نواحی جلوگیری کنند . در چنین مواقعی این نیرو های محلی و مذهبی بودند که در مقابل نیروهای خارجی می ایستادند و نقش رهبری مردم را بر عهده می گرفتند از جمله این افراد کسانی مانند آیت الله سید عبدالله بلادی ، آیت الله سید مرتضی اهری ، رئیس علی دلواری ، آیت الله سید عبدالحسین لاری و چند تن دیگر بودند که طی این سال ها به نحو موثری قدم در میدان مبارزه علیه استعمار گذاشته و از بذل هیچ کوشش و فداکاری دریغ نمی کردند . مثلاً در یکی از تلگراف هایی که آیت الله سید عبدالله بلادی و دیگر علما به مجلس شورای ملی ارسال می کنند نسبت به ورود قشون انگلیس به نواحی جنوبی اعتراض کرده و حتی تا جایی پیش می روند که به دولت پیشنهاد می کنند در صورتی که توان اداره مملکت و دفع حملات نیرو های خارجی را ندارند خادمان شریعت ( علما و روحانیون ) را در جریان قرار دهند.

نتیجه

مقدمه حضور استعمار انگلیس در خلیج فارس به دوره سلطنت شاه عباس اول باز می گردد که ناوگان جنگی کمپانی آنها موفق به طرد پرتغالی ها از بندر عباس و جزیره هرمز شد و توانستند اجازه تأسیس تجارتخانه در کرانه های خلیج فارس را بدست آوردند . هر چند در دوره افشاریه و زندیه نیز نیروهای انگلیس در خلیج فارس حضور داشتند ولی نتوانستند امتیازات چندانی به دست بیاورند و نفوذ خود را مستحکم کنند .
در دوره قاجاریه بود که دولت انگلیس توانست از ضعف و زوال پادشاهان این سلسله نهایت استفاده را کرده ، و امتیازات عدیده ای بدست آورد . این پیر کهن استعمار سه بار در سال های 1837 م و1856 م و 1915 م به منطقه خلیج فارس هجوم آورد و صفحات جنوبی این مرز و بوم را دچار آشفتگی و هرج و مرج نمود. اگر چه هر سه بار دولت مرکزی از مقابله با نیروهای استعماری ناتوان بود ولی این مردم جنوب بودند که با حمایت افرادی چون آیت الله بلادی ، آیت الله لاری ، رئیس علی دلواری ، باقر خان تنگستانی ، حسین خان چاه کوتاهی و آیت الله اهری توانستند در مقابل نیروهای خارجی ایستادگی کرده و جان و مال خود را فدای ناموس و وطن خود کنند و اجازه ندادند که یک وجب از خاک جنوب کشور زیر سلطه استعمار برود .
***

سند شماره 1

اداره تلگراف دولت علیه ایران
از بوشهر به طهران
مجلس مقدس شورای ملی مقام [ناخوانا] اشرف رئیس الوزراء مقام وزارت داخله عرض می کنم ما بیچارگان رعایای جزیره ی هرمز از دست تعدیات کسان گمرک خود سیر شده ایم مفصل بهانه جویی می کند ما را چوب می زند اخراج می نمایند فرنگی ها و ارامنه دست اندازی به ناموس ما می نمایند آخر کجا انصاف است ما بیچارگان رعایای ایران این طور گرفتار باشیم در این هوای گرم ما را مجبور می کند به کار کردن نصف اجرت به ما می دهند سابقآ دست معین التجار بود سالی چهار ماه خودمان کار می کردیم یک ماه بعد از عید دست از کار می کشیدیم حال این قسم گرفتار شده ایم اغلب از ما را اخراج کرده اند که پناه برده اند به مشایخ عمان و آنقدر به ما سخت گرفته اند که جرئت نداریم شرح حال خود را به جایی بگوییم هر جا مطلع شوند فوراً چوب زده خانمان را تصرف کرده از هرمز خارج می کنند چنانچه جمعی را کرده اند محضاً لله این غلامان را از دست این فرنگی و این ارامنه نجات دهید یک نفر آدم محرمانه خرج دادیم فرستادیم به بوشهر این تلگراف را بکند و جواب بگیرد هرگاه به داد این بیچارگان نرسید همگی مجبوریم پناه ببریم به مشایخ جزیره هایی که از خاک ایران خارج شده که اقلآ جان و ناموسمان محفوظ شود .
عموم اهالی هرمز ابوالقاسم موسوی محمد حسین احمد بحرینی محمد تقی باقر رضا علی غلامعلی محمد امین رضا علی رضا احمد عمانی محمد ابراهیم عباسعلی مرتضی موسوی علی محمد باقر حسین علی صف رستم عبدالرحیم خلیل علی حسین ناصر - به تاریخ 28 شهر اسد 1329
***

سند شماره 2

مجلس مقدس شورای ملی
وزارت امور خارجه
اداره انگلیس دائره
مورخه 2 جمادی الاول 29
نمره15406
مرقومه 15089 راجع به سوال آقای بهجت شرف وصول بخشید خبر ورود قشون انگلیس به قصبه ی انصار هنوز از موقع رسمی به وزارت خارجه نرسیده روز 29 جمادی الاولی تلگرافی از بوشهر به امضاء عبدالکریم معلم مدرسه ی سعادت مبنی بر این خبر به وزارت خارجه رسید فورآ مراسله ی رسمی به سفارت لندن نیز تلگرافاً تعلیم اقدام داده شد و نیز به کارگذار عربستان مأموریت داده شده است که به آن نقطه رفته اقدامات انگلیسی ها را مشاهده و راپورت بدهد و به وزارت جلیله داخله اخطار شده است که دستور العمل تلگرافی به آقای سردار ارفع بدهد عجالتاً این اقدامات از طرف وزارت خارجه به عمل آمده و حصول نتیجه ی مطلوبه تعقیب خواهد شد بنابراین آقای بهجت سوال خودش را به تعویق بیندازد ضرری نخواهد داشت .
امضاء : وزارت امورات خارجه
***

سند شماره 3

بندر لنگه ملاحضه راپورت محمد بن احمد از بنادر
4-43
از عدم توجه اولیاء امور در امورات بنادر و هجوم اشرار و ورود قشون انگلیس به مساعدت اقتدار نظام نائب الحکومه اینجا و توقف آنها پانزده روز در بندر مزبور و خوابانیدن بیرق ایران در محلات و پیشرفت پلیتیک انگلیس در نواحی بنادر و خیانات ظاهره از اقتدار نظام نائب الحکومه بنادر شکایت و توجه اولیاء امور را به آن صفحات جلب می کند که با حالت حالیه بنادر غفلت اولیاء امور باعث نفوذ پلیتیک انگلیس و یاس اهالی بنادر و رفتن مملکت خواهیم بود .
( عین راپورت فی البدایه الی النهایه قابل ملاحظه و توجهات مخصوصه است )
***

سند شماره 4

اداره تلگراف دولت علیه ایران
از بوشهر به طهران
توسط مجلس شورا ملی والا حضرت نائب السلطنه هیئت وزرای عظام [ناخوانا] کم الی تعالی محذوراتی که در ورود قشون انگلیس از طرف امناء دولت به توسط حکومت و روسا مشاهده می نماییم با آنچه به رای العین از اقدامات دولت همجوار می بینیم خیلی مایه حسرت و سرگردانی است و نمی توان با این انتشارات تن به هر ذلت در داد از تسلیم آن ذات محترم در چنین امر مهمی که اضمحلال مملکت را نشان می دهد به تصور یکی از دو شق ناچاریم یا ملاحظه از بعضی مقتضیات اصلاحات که در نزد این جانبان مخفی است یا بی اطلاعی اولیاء امور از وضع قشون و ترتیبات دولت همجوار است و چنین رسانیده اند که عده ای فقط برای حفظ قونسول خانه [ناخوانا] در صورت اهل واجب است این خادمان شریعت را واقف از کفات مخفیه نمود تا آن تکالیف اسلامی را در عهده ساقط کرد در صورت ثانی عرض می نماییم تاکنون چهارصد نفر از سواره و پیاده هندی و عمله جات و مقداری جهازاتش اسباب سر بسته که بیشتر اسباب وحشت است به اسم سامان وارد و پیاده کرده اند و بعلاوه از ششصد راس اسب و استری که به هم راه افتاده اند پانصد و بیست راس قاطر از این جا اجاره نموده اند و زیر بار برده اند باز به همین اندازه سامان و سواران در کار نرفتی است که مجدداً پانصد قاطر از این جا اجاره نموده که تعیین است به قراری که مسموع شده تا پنج مرتبه چنین مقدار سوار روی مان نازل خواهند نمود برای ترویج مقاصد خود و تسهیل عبور می گویند پول ماست که در عرض راه بذل می نمایند آخر این چه بدبختی است خادمان شریعت حاضر نیستیم که دست بسته خود و ملک و ملت را به ذلت اجانب نمائیم و اینگونه سکوت و تحمل هم با طریقه شرع محمدی و ضروری بودن وجوب دفاع را وظیفه عموم ملت است کلیتآ منافی است چنانچه واقعآ رشته مملکت داری از کف اولیاء امور خارج گشته و امکان دفع حملات اجانب را ندارند واجب که خادمان شریعت را واقف گردانید تا به تکالیف اسلامیت خود معمول دارند در حالتی که مملکت از کف برود به نیک نامی باشد .
اولی فی رکوب العار جواب فوری للنم عموم علما الاحقر عبدالله موسوی بلادی الاحقر جواد طباطبائی الاحقر محمد علی موسوی الاحقر علی دشتی الاحقر مرتضی موسوی صدرالاسلام
***

سند شماره 5

اداره تلگرافی دولت علیه ایران
از بوشهر به طهران
مجلس مقدس محض لله نظری به ثغور مملکت اسلامی بفرمائید خود را [ناخوانا] نمی توان داد دولت انگلیس که شبانه روز است متصل لوازم سواران را سر بسته بدون تفتیش گمرک وارد می نماید هزار سال نمی توان شمرد با این حال اگر اطمینان دارید ما را هم مطمئن بفرمائید و الا تدبیری کنید که مزاحمت نشود هفتصد قاطر به جهت حمل لوازم تعیین و تلگرافات متعدده که اصلآ تا امروز هشتم ذی القعده جواب نداده اید .
الاحقر عبدالله موسوی بلادی
تاریخ 8 عقرب سنه 1329
منابع:
-آرنولد ، ویلسون . خلیج فارس، ت : محمد سعیدی ، تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، 1342 .
-امین ، عبدالامیر . منافع انگلیسی ها در خلیج فارس، ت :علی میر سعید قاضی ، آژنگ، 1367.
-پری ، جان ر . کریم خان زند (تاریخ ایران بین سالهای 1747م - 1779 م) ت : علی محمد ساکی ، تهران : انتشارات آسونه ؛ 1381.
-حقایق نگار خورموجی ، میرزا جعفر. نزهت الاخبار ، تصحیح و تحقیق : سید علی آل داود ، تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان چاپ و انتشارات : کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ، 1380.
-رایین ، اسماعیل. دریانوردی ایرانیان ؛ جلد 2 ؛ چاپ دوم ؛ تهران : چاپخانه زیبا ؛ 1356.
-راضی ، منیره. پلیس جنوب ایران ، تهران:مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1381.
-سیوری ، راجر . ایران عصر صفوی ، ت :کانمبیز عزیزی ، چ پانزدهم ، تهران : نشر مرکز ، 1385 .
-شعبانی، رضا. تاریخ تحولات سیاسی – اجتماعی ایران در دوره ی افشاریه و زندیه ، چ پنجم ، تهران : تابستان 1383 .
-شمیم ، علی اصغر. ایران در دوره ی سلطنت قاجار؛ چاپ دوم ؛ تهران : زریاب ؛ 1383.
-فرامرزی ، احمد . کریم خان زند و خلیج فارس ؛ به کوشش ک حسین فرامرزی ؛ تهران ک بی نا ؛ 1346 .
-کلی ، جی . بی . – گرنی داد .ت:حسن زنگنه ، بوشهر:انتشارات شروع – مطالعات نی لبک ، 1387 .
-فلور ، ویلم. اختلاف تجاری ایران و هلند ؛ ت: ابوالقاسم سری ، تهران : انتشارات توس ، بهار 1371
-گزارش های سالانه سر پرسی کاکس سر کنسول انگلیس در بوشهر ( 1911م – 1905 م / 1329 ه ق – 1323 ه ق ) ، ت : حسن زنگنه ، به کوشش ک عبدالکریم مشایخی ، بوشهر : انتشارات پروین با همکاری مرکز بوشهر شناسی [ بهار 1377.
-گریوز ، فلیپ . مآموریت سر پرسی کاکس در حوزه خلیج فارس و ایران ، ت: حسن زنگنه ، تهران : نشریه دید ، 1380.
-لسان الملک سپهر ، میرزا محمد تقی. ناسخ التواریخ ، به اهتمام جهانگیر قائم مقامی ، جلد چهارم، تهران : انتشارات کتاب فروشی اسلامی ،1353ش .
-مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، دوره 2 ، کارتن 163 ، جزوه دان 32 ، پوشه 1، 2 ، 6 ، 7 ، 11 .
-ملک زاد ، مهدی ه . زندگانی ملک المتکلمین ، تهران : شرکت نسبی علی اکبر علمی و شرکاء، اردیبهشت 1325.
-هوشنگ مهدوی ،عبدالرضا . روابط خارجی ایران از ابتدای جنگ جهانی اول ؛ چاپ دوم ؛ تهران: امیرکبیر ؛1355.
-هنت ، کیتن . جنگ ایران و انگلیس در سال 1273 ه ق ، ت: حسین سعادت نوری ، تهران: دنیای کتاب ، 1362.
نشریه امامت شناسی 88-87.